شورش علیه سازندگی؛ شورش مردم علیه لیبرالیسم!
به گزارش مجله گرافیک، بر همگان پوشیده نیست که نسبت بین دولت سازندگی و مدیران دولتیِ امروز چگونه و همچنین قابل درک است که این مدیران بالادستی از چنین فیلمی استقبال نکنند، اما اثری که در چارچوب قانونی و با استناد پژوهشی فراوری شده، به دلیل تضاد با منافع جناحی مسئولان، از حقوق مسلم خود یعنی اکران در جشنواره ها محروم شد.
به گزارش گروه فرهنگی خبرنگاران، وقتی عنوان مستند به گوش مان می خورد، همراه همیشگیِ آن حقیقت و دانش است. بی تردید همگان از مشاهده یک مستند جذاب لذت خواهند برد، فراوری آثار مستند نوع دیگری از ارائه اطلاعات و اسناد کمتر بیان شده ای را بصورت هنری برای مخاطبان عرضه می دارد. این ژانر هواداران خاص خود را دارد، چرا که عده ای برای رسیدن به حقایق و افشای پشت پرده فسادهای گوناگونِ موجود در دنیا پیرامون خود به تماشای آن می پردازند. فراوری آثار مستند دارای قدرت شوکه نماینده و غافل گیری برای مردم را دارد چرا که از بی عدالتی ها، افشای فسادهای مالی و ... پرده برداشته و جامعه را در جهت مبارزه با نابرابری و همچنین بیداری افکار عمومی سوق می دهد.
روزهای تعطیلات عید 1399، فرصت مناسبی است که در کنار خانواده بنشینیم و به آثار جدیدی از فیلم-مستندهای داخلی و خارجی که در سال گذشته منتشر شد، مشاهده کنیم. در این ایام قصد داریم که هر روز به معرفی یک مستند بپردازیم. در گزارش ششم به معرفی مستند هک عظیم؛ رسوایی انتخاباتی ترامپ! پرداختیم.
هاشمی رفسنجانی در شرایطی سخت، دولت اول خود را در سال 68 تشکیل داد که این سختی مربوط به خاتمه جنگ بود. دولت های سوم و چهارم میرحسین موسوی که در دوران جنگ، کشور را به سختی اداره می کرد. دولت پنجم نیز پس از خاتمه جنگ بر سرکار آمد کار خود را در شرایط ویژه و سختی شروع کرد که بدون تردید عنوان سازندگی نیز بر همین اساس انتخاب شد. به عبارتی می توان گفت سازندگی مأموریت هر دولتی در دنیا است که پس از جنگ روی کار می آید.
مردم نیز پس از هشت سال دفاع مقدس، دغدغه سازندگی کشور را در سر داشتند. یکی از اهداف انقلاب اسلامی، سازندگی کشور به جای ویژه خواری ها و همچنین توسعه عدالت محور در همه مناطق بود. در دهه اول انقلاب که کشور درگیر جنگ تحمیلی بود، تمرکز دولت های وقت بیشتر روی جنگ و حفظ اقتصاد کشور در شرایط سخت جنگی بود، همچنین امکان تمرکز روی ساختن مالی پویا در کشور وجود نداشت. اکنون قرار است دولتی پس از جنگ روی کار آید که افکار عمومی از آن انتظار دارد، شرایط کشور را به تثبیت برساند. طبیعتاً سازندگی و ساختن زیرساخت نابود شده مالی در دوران جنگ نیز یکی از همین شرایط تثبیت است. به هرحال، هاشمی رفسنجانی تفکر مالی دولت متبوعش را بر مبنای حضور فن سالاران به حوزه اقتصاد یا همان تکنوکرات ها پیش برد.
درواقع مهم ترین وجه فعالیت دولت پنجم و ششم سازندگی را مباحث مالی تشکیل می دهد. دولت سازندگی تحت عنوان سیاست تعدیل مالی به اجرای برنامه های اول و دوم توسعه در بعد از انقلاب اسلامی پرداخت.
مستند شورش علیه سازندگی جدیدترین اثر مصطفی شوقی که با همکاری خانه مستند انقلاب اسلامی آن را فراوری نموده است. این مستند که با موضوع آنالیز و تحلیل تاثیر سیاست های مالی یا همان تعدیل ساختاری دولت سازندگی بر جامعه ایرانی در دهه 70 ساخته شده است، در دی ماه سال گذشته برای جمعی از فعالان رسانه ای اکران شد.
این مستند، سال 97 در جشنواره سینماحقیقت برای رقابت بین دیگر آثار یا حتی نمایش در یکی از بخش های جنبی مورد پذیرش مجریان جشنواره قرار نگرفت. بر همگان چیزی پوشیده نیست که نسبت بین دولت سازندگی و مدیران دولتیِ امروز چگونه است و همچنین قابل درک است که این مدیران بالادستی از چنین فیلمی استقبال ننمایند، اما اثری که در چارچوب قانونی و با استناد پژوهشی فراوری شده، به دلیل تضاد با منافع جناحی مسئولان، از حقوق مسلم خود یعنی اکران در جشنواره ها محروم شد.
در بخشی از مستند، احمد توکلی می گوید مرحوم نوربخش که سابقه ریاست بانک مرکزی و وزیر اقتصاد دولت اول مرحوم هاشمی رفسنجانی را در کارنامه خود دارد، در ابتدای تصمیم گیری ها برای تعدیل مالی، در جلسه هیئت دولت می گوید: کشورهایی که سیاست های تعدیل را اجرا می نمایند، دچار آشوب اجتماعی می شوند. باید بودجه پلیس ضدشورش را زیاد کنیم تا جلوی اینها بایستد. و معتقد است: زیر چرخ های توسعه مالی یک عده له می شوند.
همچنین ابراهیم فیاض عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در گفتگویی با روزنامه ایران در مورد اجرای سیاست های لیبرالیسم مالی از سوی دولت گفت: یکی از مسؤولین سازمان برنامه و بودجه در آن موقع گفته بو: تا به امروز شهدای جنگی داشتیم و از این به بعد باید شهدای مالی داشته باشیم! یعنی یک عده از گرسنگی بمیرند! معنای سیاست تعدیل مالی همین بود! [...] در سیاست تعدیل مالی، عدالت عملاً بی معناست. فقط بحث آزادی مالی است و آزادی تام.
البته پس از انتشار مستند شورش علیه سازندگی در فضای مجازی که به نقد دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی پرداخته است، از نقدها تند و تیز حسین مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی در امان نماند و گفت: این مستند از ابعاد مختلف مورد توجه قرار گرفته است اما دو نقد نیز به این مستند وجود دارد. حوادث مشهد و حوادث اسلامشهر به عنوان دو حادثه تلخ در دوره سازندگی ریاست جمهوری آقای هاشمی مطرح است لذا من این موضوع را شورش علیه سازندگی ایران تلقی نمی کنم بلکه به نظرم نوعی اعتراض است. یکی از نقاط ضعف این مستند این است که محتوای آن دوران بسیار زیاد است و امکان اینکه در بازه زمانی یک ساعت و نیم خلاصه گردد را ندارد. شهرداری مشهد باعث حوادث مشهد بود اما شهردار مشهد در آن مستند جایگاهی ندارد. وزیر وقتِ کشور هم ممکن بود که بتواند توضیحات بیشتری درباره اسلامشهر بدهد. می گردد گفت مستند درباره این دو حادثه مهم بود اما در آن کوشش شده ریشه این دو حادثه، برنامه تحولات مالی جلوه داده گردد که به نظر من؛ اصل موضوع بحث حاشیه نشینی این دو شهر عظیم بود.
مصطفی شوقی کارگردان این مستند درخصوص انتخاب دو نمونه از شورش های آن دوره به جای پرداختن به همه اتفاقات اجتماعی آن دوره گفت: حدود 17 یا 18 آشوب در آن دوره رخ داده است که هر کدام هم دلیلی داشته است. مثلا در شورش مشهد جرقه اولیه اتفاق توسط شهرداری زده می گردد. در شورش اسلامشهر حمل و نقل شهری، در اراک اعتصابات کارگری و در زنجان مسئله تقسیمات کشوری و... هر کدام به دلیل یکی از شکاف های ایجاد شده در جامعه به واسطه اجرای آن سیاست های مالی به وجود آمد. من سعی کردم با همه آدم های درگیر این وقایع صحبت کنم تا از دایره انصاف خارج نشوم. لحن شورش علیه سازندگی مستقل است و به هیچ جناح سیاسی تمایل ندارد و فقط سعی نموده روایتی را از یک دوره تاریخی کشورمان روایت کند.
منبع: خبرنامه دانشجویان ایران
منبع: خبرگزاری دانشجو