آیا خودشیفتگی در فضای مجازی یک ناهنجاری شخصیتی است؟

به گزارش مجله گرافیک، ما در عصری زندگی می کنیم که بیشتر شئون زندگی ما در فضای مجازی نمود پیدا نموده و همین امر سبب شده تا بیش از هر زمان دیگری به اصطلاح به سمت خودشیفتگی برویم. به عبارت دیگر، در زمانی که نشان دادن برترین خود در رسانه های اجتماعی به یک هنجار تبدیل شده است، خودشیفتگی موضوعی کاملاً همه گیر به نظر می رسد. حالا دانشمندان با انجام یک آنالیز تازه به دو نوع خودشیفتگی در دنیای امروزی پی برده اند که تفاوت های اساسی با یکدیگر دارند.

آیا خودشیفتگی در فضای مجازی یک ناهنجاری شخصیتی است؟

به گزارش خبرنگاران، در زبان عامیانه امروزی ما با اصطلاحاتی همانند خود را لایق بالاترین ها دانستن، خود برتر بینی و خود متشکر بودن روبرو هستیم که به طور معمول با رفتار های ناپسند مربوط به خودشیفتگی سنجیده می شوند. اگرچه این ویژگی ها در دوران امروزی ما رایج تر از قبل به نظر می رسد، اما خودشیفته بودن هنوز به عنوان یک ویژگی شخصیتی بیمارگونه، شبه سادیستی، ناهنجاری، یا حتی روان پریشی دیده می گردد. ولی آنچه امروزه به مطرح کرد های خودشیفتگی در همه جا و به خصوص در فضای مجازی می بینیم، واقعاً چه نسبتی با خودشیفتگی بیمارگونه دارد.

حالا یک مطالعه در سال 2021 روی 270 نفر با میانگین سنی 20 سال، اعتبار بیشتری به این مفهوم می دهد که رفتار های خودشیفتگی همواره ناشی از موارد مشابه روانپزشکی نیست. پاسکال والیسش، روانشناس بالینی دانشگاه نیویورک (NYU) در این خصوص گفت: برای مدت طولانی، معین نبود که چرا افراد خودشیفته رفتار های ناخوشایندی مانند خود ممنون بودن انجام می دهند، زیرا چنین کار هایی در واقع باعث می شد دیگران کمتر به آن ها توجه نمایند. با این همه تحقیق ما نشان می دهد که در این میان باید به نوع خودشیفتگی توجه کرد که ریشه های متفاوتی دارند.

مری کوالچیک، دیگر روانشناس بالینی دانشگاه نیویورک، اضافه نمود: به طور خاص، نتایج نشان می دهد که خودشیفتگی بیشتر به عنوان یک سازوکار جبرانی برای غلبه و پوشاندن احساس بی ارزش بودن، درک می گردد. اما روانشناسان قبلاً بین دو نوع نسبتاً متفاوت از خودشیفتگان تمایز قائل شده اند: خودشیفته های آسیب پذیر که اعتماد به نفس پایینی دارند، اضطراب دلبستگی دارند و به شدت به انتقاد حساس هستند؛ و خود شیفتگان بزرگ که دارای عزت نفس و خود بزرگ بینی بالایی هستند. این تحقیق تازه ما به تمایز میان این دو نوع خودشیفتگی، تأکید بیشتری دارد.

کوالچیک و همکاران او، از مجموعه ای از اقدامات برای ارزیابی سطوح صفات مختلف از جمله خودشیفتگی، عزت نفس و روان پریشی برای هر یک از شرکت نمایندگان استفاده کردند و دریافتند که رفتار انعطاف پذیر به شدت با افرادی مرتبط است که ناامنی و احساس گناه بالایی نیز دارند. در حالی که کسانی که روان پریشی نشان می دهند سطوح نسبتاً پایینی از احساس گناه را نشان می دهند. کوالچیک گفت: خودشیفته هایی که احساس ناامنی دارند (خودشیفته های آسیب پذیر)، با متوسل شدن به مظاهر خودشیفتگی با این ناامنی ها کنار می آیند. این باعث می گردد دیگران در درازمدت کمتر آن ها را دوست داشته باشند و بنابراین ناامنی آن ها را تشدید می نماید که درنهایت به چرخه معیوب رفتار های نادرست منجر می گردد.

این برخلاف افرادی است که خودشیفتگی بزرگ از خود نشان می دهند، که واقعاً به اهمیت خود اعتقاد دارند و نشانه هایی از ناامنی نشان نمی دهند. از نظر محققان، تفاوت بین این دو فراتر از تمایز های موجود در یک طبقه بندی ساده است. این تیم در مقاله خود نوشت: ما فرض می کنیم که آنچه قبلا به عنوان خودشیفتگی بزرگ دیده می شد، در واقع به عنوان یکی از مظاهر رفتاری روانپریشی درک می شد. آن ها اذعان می نمایند که برای تأیید نتایج خود، تحقیقات بیشتری در جمعیتی متنوع تر در مقیاس های زمانی بزرگ تر مورد احتیاج است. اما این یافته های تازه با یک مطالعه کوچک در سال 2017 مطابقت دارد، که در آن اسکن مغز مردان خودشیفته، ناراحتی عاطفی و درگیری را هنگامی که عکسی از خود نشان می دادند، نشان داد.

در واقع، مطالعات متناقضی در خصوص اینکه افراد خودشیفته خودشان را دوست دارند یا نه، اجرا شده است. با تعریف دقیق تر دو نوع خودشیفتگی، می توان به درک بهتری از رفتار های آن ها رسید، زیرا هر دو نوع خودشیفتگی ممکن است در قالب سوءاستفاده های خودشیفته ای به اطرافیان آسیب وارد نمایند. جدای از آسیب شناسی، ویژگی های خودشیفتگی - که بعلاوه تصور می گردد با تمرکز فزاینده بر فردگرایی تقویت می گردد - را می توان در جامعه به وسیله نمود هایی همانند استفاده بیشتر از واژه من تا ما دو نوشتار، اشعار متمرکز بر خود در آهنگ هایمان، و تغییر به سمت داستان های مبتنی بر معروفیت، دنبال کرد.

نکته جالب توجه اینکه محققان این تغییرات را نیز مقدار گیری نموده اند. به عنوان مثال، نرخ تأیید عبارت من شخص مهمی هستم از 12 به 80 درصد در نوجوانان بین سال های 1963 تا 1992 افزایش یافته است. علاوه بر این، خودنمایی در رسانه های اجتماعی چیزی است که بسیاری از ما در آن مشارکت می کنیم و به طور جمعی ناامنی هایی را در خصوص عدم تطابق ایجاد و تغذیه می کنیم.

در حالی که خودشیفته ها در استفاده از رسانه های اجتماعی بسیار خوب هستند، اما اینکه آیا رسانه های اجتماعی می توانند خودشیفتگی را افزایش دهند یا نه، هنوز مطالعات قطعی صورت نگرفته است، اما مقاله تازه پیشنهاد می نماید که افزایش چنین رفتار هایی در چارچوبی که در اینجا پیشنهاد می کنیم، منطقی است. در واقع رسانه های اجتماعی ذاتاً باعث مقایسه و ارزیابی اجتماعی مداوم می شوند که می تواند ناامنی در خصوص ارزش خود را تشدید کند. بنابراین، دفعه بعد که خواستید رفتار لاف آمیز کسی را به عنوان خودبزرگ بین نکوهش کنید، شاید ارزش این را داشته باشد که به این موضوع فکر کنید که شاید آن فرد فقط کمی احساس ناامنی می نماید. نتایج این تحقیق در نشریه Personality and Individual Differences منتشر شده است.

منبع: sciencealert

ترجمه: مصطفی جرفی-خبرنگاران

منبع: فرارو
انتشار: 28 خرداد 1401 بروزرسانی: 28 خرداد 1401 گردآورنده: cicagraphic.ir شناسه مطلب: 2168

به "آیا خودشیفتگی در فضای مجازی یک ناهنجاری شخصیتی است؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "آیا خودشیفتگی در فضای مجازی یک ناهنجاری شخصیتی است؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید