دسیسه شوم مسافر ترکیه برای 3 نوعروس - مجله گرافیک

اگر علاقمند به سفر با بهترین تور ارزان کانادا خرداد 99 هستید با ما همراه شوید، با مجری مستقیم تور کانادا از تورنتو، مونترال و ابشار نیاگارا دیدن کنید و بهترین تجربه سفر را داشته باشید.

به گزارش، سال 97 سمانه 30 ساله با پسر جوانی که به خواستگاری اش آمده بود ازدواج کرد و یک زندگی آرام و بدون دغدغه را آغاز کرد.

همه چیز خوب پیش می رفت تا این که پس از شش ماه یک پیغامک از شماره ناشناس به دست سمانه رسید، پیغامکی احساسی از سوی یک ناشناس که در متن آن همه معینات کامل سمانه نوشته شده بود.

نوعروس جوان ابتدا به این پیغامک اهمیت نداد و چند روزی از ماجرا گذشت تا این که یکی از عکس های دوران مجردی اش از سوی شماره ناشناس به دستش رسید.

شوکه شده بود و ترس به جانش افتاده بود، نمی دانست چه باید بکند، سکوت نموده بود و شماره ناشناس آغاز به دادن پیغام کرد و تهدید کرد اگر به حسابش پول واریز نکند عکس های دیگری دارد و آن ها را در فضای مجازی منتشر و زندگی اش را خراب می نماید. سمانه سکوت کرد، اما چند تصویر دیگر به دستش رسید و در ادامه یک شماره حساب به دستش رسید و سپس نوشته شد که 5 میلیون تومان به این حساب واریز کنید.

زن جوان که نمی خواست زندگی اش خراب گردد پول درخواستی را به حساب شخص ناشناس واریز کرد.

مدتی از پیغامک های تهدید آمیز خبری نبود تا این که یک تصویر دیگر به دستش رسید و مرد اخاذ در یک پیغام معینات و یک نشان را که روی بدنش بود برایش نوشت و خواست تا 5 میلیون تومان دیگر به حسابش واریز کند و اگر این کار انجام نگردد این پیغام ها را برای شوهرش می فرستد.

سمانه شوکه شده بود او از ترس با هیچ کسی حرف نمی زد و به ناچار 5 میلیون تومان دیگر به حساب مرد ناشناس واریز کرد و با التماس خواست تا دیگر با او کاری نداشته باشد.

نوعروس جوان شب و روز در استرس بود و هر چند وقت یک بار مجبور شده بود به حساب مرد اخاذ پول بریزد تا این که اوایل سال جاری پس از این که جشن عروسی دخترخاله اش برگزار گردید به خانه او رفت و درباره این اتفاق با مرجان صحبت کرد.

مرجان وقتی شنید که دخترخاله اش مورد اخاذی نهاده شده است شوکه شد و گفت که از یک شماره ناشناس برای او هم پیغامک های تهدید آمیز آمده و همه این اتفاقات بعد از جشن عروسی اش اجرا شده است.

دو نوعروس جوان شوکه شده بودند. هربار که تصاویر خصوصی شان از دوران مجردی به دستشان می رسید آن ها از ترس مجبور می شدند پول های درخواستی را به حساب مرد ناشناس واریز نمایند و چند بار نیز به محل قراری که برای آن ها ارسال شده بود می رفتند و پول را در اختیار راننده پیک موتوری قرار می دادند. فرایند اخاذی مرد ناشناس از دو دخترخاله ادامه داشت تا این که خواهر سمانه نیز ازدواج کرد و دو ماه بعد از جشن عروسی اش پیغامک های تهدید آمیز و تصاویر خصوصی اش از سوی یک شماره ناشناس به دستش رسید.

سوگند شوکه شده بود و برای یاری به سراغ خواهرش رفت و درباره این موضوع از سمانه یاری خواست و نوعروس 26 ساله وقتی شنید خواهر و دخترخاله اش نیز در چنگ اخاذی های مرد ناشناس گرفتار شده اند تصمیم گرفت به این اخاذی ها خاتمه دهد و به اداره پلیس رفت.

ماموران در گام نخست شماره حسابی را که پول ها به حسابش واریز می شد مورد تحقیق قرار دادند که معین شد این حساب برای یک مرد معتاد و مجهول الهویه است.

در گام بعدی ماموران سه دختر خاله را مورد تحقیق قرار دادند و آن ها به هیچ کسی شک نداشتند تا این که سمانه سرنخ جدیدی پیش روی ماموران قرار داد و گفت: آخرین بار یک تصویر به دستم رسید که آن را پسرخاله ام به نام سامان از من گرفته بود و در آن رستوران فقط من و سامان بودیم و نمی دانم این عکس چطور به دست مرد اخاذ رسیده است.

سمانه اضافه کرد: سامان پسرخاله مان است و همه ما به او اعتماد داریم و مطمئن هستیم که این کار ها نمی تواند از سوی او اجرا شده باشد. وی ادامه داد: چند سال قبل سامان به خواستگاری ام آمد و ما به هم علاقه مند بودیم، اما به خاطر این که پدرانمان با هم رابطه خوبی نداشتند اجازه ازدواج به ما ندادند و سامان بعد از مدتی برای کار به ترکیه رفت و چند سالی در آن جا بود مدتی است که به ایران بازگشته است و رابطه من و خواهرم و دخترخاله ام با سامان تغییر ننموده است و همواره او در جمع ما حضور دارد و شوهرانمان نیز به او اعتماد دارند و دوستش دارند.

ماموران حساب بانکی سامان را مورد آنالیز قرار دادند و هیچ موضوع مشکوکی در حسابش دیده نمی شد و در حالی که این سه دخترخاله اصرار داشتند که سامان بی گناه است، اما ماموران به او شک داشتند و منتظر یک فرصت برای غافلگیر کردن مرد اخاذ بودند.

تحقیقات ادامه داشت تا این که سوگند در تماس با ماموران اظهار کرد که مرد اخاذ بار دیگر از او عکس فرستاده و خواسته است تا به محل قرار بروم و سه میلیون تومان را به راننده پیک موتوری تحویل دهم.

همین کافی بود تا ماموران همراه سوگند در محل قرار حضور یابند و وقتی راننده پیک موتوری در صحنه حضور یافت ماموران اقدام به دستگیری او نمایند.

پسر جوان شوکه شده بود و اصرار بر بی گناهی داشت و گفت: من راننده پیک هستم و یک نفر به پیک موتوری مان آمد و خواست به این آدرس بیایم و از یک خانم پول بگیرم و آن را به دستش برسانم. ماموران در این مرحله عکس سامان را به راننده پیک نشان دادند و پسر جوان نیز تاکید نمود که همان پسر از او خواسته است تا در محل قرار حضور پیدا کند. همین سرنخ کافی بود تا ماموران به سراغ سامان بفرایند و او را که در مغازه پیک موتوری منتظر پول بود دستگیر نمایند و پسر جوان که دیگر راهی جز اعتراف نداشت به اخاذی از دخترخاله هایش اعتراف کرد.

سامان 37 ساله به ماموران گفت: من از بچگی با دخترخاله هایم همبازی بودم و همواره با آن ها بودم و در این سال ها من به سمانه علاقه مند بودم و او نیز مرا دوست داشت تا جایی که تصمیم به ازدواج گرفتیم.

بیشتر روز های زندگی ام را با سمانه و دخترخاله هایم بودم، به خواستگاری سمانه رفتم، ولی پدر من و سمانه به دلیل این که با هم اختلاف داشتند مانع ازدواج ما شدند. شکست بدی بود، مدتی افسرده بودم و برای این که از سمانه دور باشم همه سرمایه ام را جمع کردم و به ترکیه رفتم و مدتی در آن جا زندگی کردم و منتظر بودم اتفاقات خوبی بیفتد، اما نتوانستم در آن جا کارم را خوب پیش ببرم، همه سرمایه ام را از دست دادم به همین دلیل به ایران بازگشتم و نمی دانم چه شد به این فکر افتادم.

وی اضافه کرد: برای اجرای نقشه ام ابتدا به سراغ یک مرد معتاد کارتن خواب رفتم و با او طرح رفاقت ریختم و او که به شام شب محتاج بود با مدارکش یک حساب بانکی باز کرد و کارتش را در اختیارم قرار داد و من نیز هوای او را دارم.

سامان گفت: فکر دستگیر شدن و بی آبرو شدنم نبودم، به چیزی فکر نمی کردم، چون زندگی ام را باخته بودم خودم هم هر وقت در جمع دخترخاله ها و شوهرانشان حضور می یافتم و محبت آن ها به خودم را می دیدم تصمیم می گرفتم دیگر این کار ها را نکنم، اما بیکار بودم من عادت داشتم راحت زندگی کنم برایم کار کردن در شغل هایی که درآمد کمی داشت سخت بود از سوی دیگر هروقت سمانه و شوهرش را می دیدم به یاد خاطرات عاشقانه مان می افتادم او سروسامان گرفته بود و من باید تنها می بودم همه این ها باعث می شد عذاب وجدانم را بی خیال شوم و به اخاذی از آن ها ادامه بدهم و اگر بازداشت نمی شدم باز این کار را ادامه می دادم. بنا بر این گزارش، پسر جوان برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران نهاده شد.

دکتر رضا احمدی روان شناس و استاد دانشگاه

گسترش استفاده از لوازم ارتباطی در دنیای امروز و حضور تمام گروه های سنی در فضا های مجازی سبب شده است تا در روابط افراد حتی در روابط خانوادگی بی بند وباری های اخلاقی دیده گردد و با توجه به این که روابط گرم و صمیمانه در خانواده ها کمرنگ تر شده است روابط غیراخلاقی جایگزین این عواطف و احساسات سازنده گردد.

در بعضی خانواده ها به قدری دختران و پسران فامیل به یکدیگر احساس نزدیکی می نمایند که همین صمیمیت خارج از عرف سبب بروز اختلافات و ناهنجاری های اجتماعی می گردد که شاهد آسیب های ناگواری می شویم که گاهی غیرقابل جبران است. البته نه تنها دختران و پسران در خانواده بلکه در میان زوج های جوان که سال های اولیه زندگی خود را در کنار هم سپری می نمایند نیزاین مسئله دیده می گردد و تحت تاثیر این قبیل وسایل ارتباطی نوین نهاده شده اند و بیشتر وقت خود را در گروه های اجتماعی و کانال های تلگرامی و اینترنتی مختلف سپری می نمایند که ناخودآگاه مرتکب رفتار های غیراخلاقی و غیرعرف می شوند.

وقتی در میان جمع های خانوادگی افراد به راحتی با هم ارتباط برقرار می نمایند و از این طریق با هم دوست می شوند و توجیه شان این است که با یکدیگر فامیل هستند از شدت تعهد و تعلق آن ها نسبت به همسران شان کاسته می گردد و راه برای خیانت و ارتباط با جنس مخالف در بین آن ها افزایش می یابد در نتیجه با شکسته شدن حرمت ها و شکل گیری روابط بی پایه و اساس بین افراد در جامعه زمینه طلاق در بین زوج ها افزایش می یابد و سلامت جنسی جامعه به خطر می افتد.

این قبیل رفتار ها سبب ضعیف شدن بنیاد خانواده می گردد و کانون خانوادگی را به تزلزل و نابودی می کشاند. این جوانان نیز با تغییر سبک زندگی خود و از بین رفتن قبح بعضی مسائل در بین آن ها دیگر تمایلی به ازدواج ندارند و اغلب فقط به فکر دوستی با جنس مخالف در خانواده و فامیل خود هستند در نتیجه سن جوانان برای ازدواج بالا می رود.

همچنین زندگی زوج های جوان نیز تحت تاثیر این فضا ها در اوایل زندگی با مسائل بسیاری روبرو می گردد که موجب جدایی و افزایش آمار طلاق در جامعه است. علت اصلی به خطرافتادن سلامت جنسی جامعه و افزایش آسیب های اجتماعی ثمره چنین روابطی است که ابتدا در قالب روابط خانوادگی است، ولی بعد از آن درگیر اختلافات عاطفی و احساسی می شوند. لزوم آموزش در سنین نوجوانی و جوانی در مورد رفتار با دیگران حتی درون خانواده مهم و ضروری به شمار می رود.

منبع: روزنامه خراسان