خویشتن داری؛ مهارتی اکتسابی برای کشف استعداد های درونی

به گزارش مجله گرافیک، انسان به واسطه پوشش می تواند توانمندی های خود را در سطح بالاتری نشان دهد و بتواند در ویژگی های اخلاقی و تعاملات اجتماعی مسئولانه تر و هنرمندانه تر عمل کند.

خویشتن داری؛ مهارتی اکتسابی برای کشف استعداد های درونی

به گزارش گروه فرهنگی خبرنگاران، برنامه چراغ شبکه پنج سیما این هفته میزبان صدیقه امیری یکی از اساتید دانشگاه، مشاور، روانشناس، دارای بیش از ده سال سابقه تجربه مشاوره در حوزه خانواده و زنان و همچینن کارشناس ارشد روانشناسی شخصیت بود.

امیری به امیال طبیعی و فطری موجود در ذات انسان اشاره و نام کرد: دو میل خیلی شاخص و شاخص در وجود انسان هست، که در بین زنان شدتش بیشتر است، آن هم میل به دیده شدن، محبوب بودن یا همان مورد توجه بودن است که قطعاً حکمتی وجود داشته که خداوند در وجود انسان، در ذات و سرشت او، این میل را قرار داده است. اما مسئله دقیقاً از آنجا ایجاد می شود که ما می خواهیم این میل را بروز بدهیم. یعنی این که قرار است در جامعه دیده بشود، در بستر خانواده دیده بشود. یک زن وقتی می خواهد که این میلش دیده بشود، دو گزینه غالباً برای انتخاب وجود دارد؛ یک اینکه خیلی سطحی و سریع و ظاهری بخواهیم به این میل برسیم و احساس خوش دیده شدن را دریافت کنیم، آن هم با نوع پوششمان، یا بعضاً تن نمایی و بدن نمایی و جلوه های ظاهری که یک خانم می تواند انجام بدهد. این می شود سطح ظاهری میل که دیده شدن در آن اتفاق می افتد. اما یک میل باطنی همین وجود دارد و آن بحث حیا و عفتی است که خانم سعی می نماید تا آنجایی که می تواند از سطح ظاهری فاصله بگیرد، تا بتواند ارزش های درونی اش را بروز دهد. یعنی وقتی ما جلوی بروز ظاهری را میزانی بگیریم و کنترلش کنیم، توانمندی های درونی بروز پیدا می نماید و خودش را نشان می دهد. راه سخت تر و طولانی تری است و بعضاً خیلی ها آن جهت کوتاه تر را انتخاب می نمایند.

وی خاطر نشان کرد: ما برای اینکه توانمندی های خودمان را به هرحال به دیگران نشان بدهیم، دو جهت داریم؛ یکی بحث های ظاهری است که فرد توانمندی هایش را نشان می دهد. یکی هم بحث استعداد و توانایی های او در جنبه های مختلف است، این که کدام راه را انتخاب کنیم، به یک مهارت برمی شود. ما در روانشناسی یک مهارتی داریم به نام خویشتن داری. خویشتن داری یک مهارت اکتسابی است؛ یعنی یاد می گیریم، قابل آموزش است. در این مهارت ما بیان می کنیم که نشان دادن و نمایش دادن توانمندی های ظاهریمان، چون همراه با هیجان است، این هیجان ممکن است ما را دچار عجله کردن، کاهش تأمل و … کند تا به هر حال بخواهد ارضا بشود. خویشتن داری اینجا به ما یاری می نماید که پیامد های بعدی اتفاق نیفتد. به عبارت دیگر خویشتن داری یعنی انجام یک رفتار یا یک فرایند با تفکر و تأمل که ما می توانیم این را به فرزندانمان هم آموزش دهیم. اما بخشی از خویشتن داری در سایر مخلوقات خداوند به صورت فطری وجود دارد، برای مثال اگر یک پرنده تأمل و صبر نکند به قولی خویشتن داری نکند تا جوجه هایش بدنیا بیایند، این پرنده می تواند خیلی کار های دیگر کند و سراغ لذت های دیگری برود، ولی آن صبر و تحملی که در ودیعه او گذاشته شده برای اینکه انتهای آن اتفاق مثل حس مادر شدن یا ادامه نسل او هست، بیفتد. یعنی خویشتن داری، در ذات دنیا هستی و در طبیعت وجود دارد. پس یک بخشی ممکن است به صورت فطری وجود داشته باشد. اما در انسان پر رنگ تر می شود وقتی که بحث یادگیری هم به میان می آید و اکتسابی می شود و می تواند شکوفاتر از آنچه هست شود. اگر تأمل و صبر داشته باشیم و به تأخیر بیندازیم آن هیجان بخش اول را، استعداد ها و توانمندی های دیگرمان به چشم می آید. پس اگر در این مسئله ما خیلی تأمل و صبر نداشته باشیم، و به همان قسمت ظاهر قضیه پرداختیم و آن را ارضا کردیم، قسمت عمیق بحث یعنی بروز توانمندی ما و شناخت ما جا می ماند.

امیری توضیح داد: بسیاری از دانشمندان روی مسئله خویشتن داری کار می نمایند. در کشور های غربی یک آزمایشی را برای بچه های خردسال انجام دادند به آن ها گفتند شما می توانید یک کیک شکلاتی خیلی خوشمزه را بخوریید، یا اینکه صبر کنید و یک ساعت بعد یک غذای مفصل و خوشمزه بخورید. این آزمایش، اصطلاحاً یک تحقیق طولی بود، یعنی یک چند سال بعد دوباره همین افراد در آنالیز ها قرار می گیرند. در آن آزمایش، یک عده بچه ها صبر کردند تا یک ساعت بعد یک غذای مفصل و خوشمزه را دریافت نمایند، یک عده هم گفتند: نه، و در همان لحظه کیک شکلاتی را خوردند. ده سال بعد وقتی که همین بچه ها و دست آورد هایی که در زندگی شأن داشتند آنالیز شدند، دیده شد که آن هایی که صبر نموده بودند پیروز تر از بچه هایی بودند که آن تحمل و صبر را نداشتند، یعنی به قولی آن هایی که خویشتن داری نموده بودند آسیب های کمتری داشتند و در مشخص هدف هایشان، برنامه ریزی هایشان، در بحث های تحصیلی پیروز تر عمل نموده بودند و جلوتر رفته بودند.

این روانشناس و مشاور خانواده یادآور شد: اولین ثمره و نتیجه خویشتن داری برای خود فرد است، و آن عبارت از ایجاد اعتماد به نفس است. همواره احساس قدرت و احساس اعتماد به نفس با انجام دادن یک کار نیست، برخی اوقات با انجام ندادن یک کار، این احساس بوجود می آید. برخی وقت ها من توانمند هستم، ولی آن کار را انجام نمی دهم، قدرتش را دارم، ولی تأخیر می اندازم، پس یک احساس اعتماد به نفسی برای خود فرد ایجاد می نماید که من می توانستم این کار را در آن لحظه انجام بدهم، ولی به تأخیر انداختم، کمی روی آن فکر کردم، کمی بهتر و کامل تر عمل کردم و رفتم جلو. ثمره دیگر خویشتن داری، ایجاد آرامش در فرد است، چون وقتی که فرد در بحث لذت آنی سریع عمل کند، ممکن است خطا ها و اشتباهات ناشی از آن هم بالا رفته و برای فرد پیامد داشته باشد، ولی وقتی خویشتن داری کند این احساس آرامش که بر اساس تفکر آن کار را انجام داده است، منتقل می شود، مثل یک اثر دومینو هست، به خودش، اعضای خانواده اش، به افرادی که در جامعه هستند، پس اعتماد به نفس، احساس آرامش و احساس این که فرد در یک رقابتی بدون تفکر وارد نشده است و به توانمندی های خود توجه نموده و بعد وارد جنبه های مختلف قضیه شده است.

این روانشناس و مشاور حوزه خانواده در بخشی از سخنانش اشاره نمود: ما همه مان علم و آگاهی داریم و واقف هستیم که وقتی به توانمندی ها و ارزش های ذاتی توجه بکنیم ماندگارتر خواهد بود. چه می شود که برخی از ما تصمیم می گیریم که سراغ آن لذت آنی برویم؟ سراغ آن جلب توجه های لحظه ای، مورد توجه بودن یک سری از افراد جامعه خودمان را قرار بدهیم؟ این مسئله براساس نوع نگاهی که ما به ظاهر فرد و توجهی که نسبت به او داریم، می باشد. ممکن است براساس ظاهر وارد شویم و مثلاً برخی وقت ها خود ما خانم ها یک خانمی را می بینیم که پوششی خاصی دارد و برخی حریم ها را رعایت ننموده باشد اولین فکری که با نگاه کردن به این خانم در فکر ما می آید و یک برداشت اولیه ایجاد می نماید اینست که براساس این نوع پوشش، آن خانم چقدر وقت می نماید کتاب بخواند، چقدر وقت می نماید به کلاس های هنری برود، چقدر وقت دارد به شرایط خانواده اش برسد؟ این اولین نگاه و نوع برداشت هست، چون ممکن است برای هرکسی اتفاق بیافتد؛ و نکته اینست که این بحث اصلاً ربطی به زن بودن یا مردبودن ندارد.

امیری ادامه داد:، اما اینکه چه اتفاقی می افتد که فردی به سراغ توانمندی ها و استعداد های درونی می رود، ببینید وقتی که اولین شناخت در این سطح هست، اگر این سطح یک میزان شرایطش رعایت بشود ما به سطح دوم شناخت می رویم. مثلاً یک خانمی که پوشش مناسب داشته باشد، وقتی که ما از ظاهرش خارج می شویم، می رویم با خودمان فکر کنیم خب تحصیلاتش چیست؟ هنرمندی هایش چیست؟ یعنی سطح اولیه سبب نمی شود که ظاهر و ویژگی های تحریک نماینده اش ما را فقط در این سطح نگه دارد، می رویم به سطح درونی تر، جلوتر، اما وقتی که یک خانمی در این سطح خودش را به هرحال مطرح می نماید ممکن است نوع شناخت و برداشت جامعه و حتی اعضای خانواده، در همین سطح بماند و یک قدم به سمت جلوتر نرود و به خاطر همین مسئله هست که نوع انتخاب و پوشش می تواند یاری نماینده باشد که ما توانمندی های خودمان را در سطح های بالاتر نشان بدهیم. این مسئولیت برای هر دو جنس است. هم آقا و هم خانم.

امیری در جمع بندی مصاحبه نام کرد: اگر این موضوع در جامعه جا بیفتد، از طرفی مسئولیت خانم های محجبه را کمی بیشتر می نماید؛ چون قضاوت اصلی و نگاه اولیه در بحث پوشش، جلوتر می رود و دیگر به اخلاق شأن و به ارزش های درونی آن ها توجه می شود، پس این انتظار از آن ها می رود که در ویژگی های اخلاقی و تعاملات اجتماعی مسئولانه تر و هنرمندانه تر عمل نمایند.

منبع: خبرگزاری دانشجو
انتشار: 23 شهریور 1400 بروزرسانی: 23 شهریور 1400 گردآورنده: cicagraphic.ir شناسه مطلب: 1892

به "خویشتن داری؛ مهارتی اکتسابی برای کشف استعداد های درونی" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "خویشتن داری؛ مهارتی اکتسابی برای کشف استعداد های درونی"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید